تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه،
يارو زده به شيشه ميگه آقا شما هم ميخواي گاز بزني؟
پَـــ نَ پَـــ من ميخوام ليس بزنم...
دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ...
دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟
پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن!
با دوستم رفتیم یه مغازه شلوغ که عسل طبیعی میفروشه . بعد دو ساعت که نوبتمون شده فروشنده میگه عسل میخواین ؟
پس نه ما دو تا زنبوریم اومدیم اینجا استخدام شیم
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین
از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت
آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو
آتیش بزنم